به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، بسياري از فعالان بازار اينترنت معتقدند انحصار در واردات اينترنت به کشور، دليل اصلي اين نابساماني است. يک گزارش مرکز پژوهشهاي مجلس نشان ميدهد مجري دولتي، پهناي باند را به ?? برابر قيمت خريد از شرکتهاي خارجي به شرکتهاي اينترنتي داخلي ميفروشد، گزارشي که معاون شرکت ارتباطات زيرساخت در گفتوگو با «دنياي اقتصاد» آن را سطحي و غيردقيق ميداند. او در عين حال که حاضر به شفافسازي قيمت خريد اينترنت هم نميشود، معتقد است سهم هزينه پهناي باند از قيمت اينترنت کاربر انتهايي تنها ?? درصد است. فعالان اينترنتي در تحليلهاي خود در صفحه ?? امروز، دولت را بزرگترين مانع کاهش قيمت و افزايش کيفيت اينترنت ميدانند. آنها همچنين ايجاد رويه ثابت توسعه، حمايت از بخش خصوصي و ايجاد بازار رقابتي واقعي را راه عبور از اين وضعيت پيشنهاد ميکنند.
معاون بهرهبرداري و مديريت شبکه ارتباطات زيرساخت:
شکست انحصار اينترنت را ارزان نميکند
چرا شرکتهاي اينترنتي، ADSL را ?? درصد گرانتر از همه شرکتهاي دنيا به کاربران ميفروشند
وقتي سخن از قيمت، کيفيت و سرعت اينترنت در ايران به ميان ميآيد نام مهمترين بازيگر اصلي اين عرصه در کشور يعني شرکت ارتباطات زيرساخت در صدر ليست جاي ميگيرد. شرکتي که تا چند سال قبل با برخورد لنگر کشتيها به فيبرهاي نوري نامش به رسانهها راه مييافت، امروزه شبکه انتقال بزرگي را در سراسر کشور در اختيار دارد که از طريق آن پهناي باند اينترنت بينالملل را از شرکتهاي خارجي خريده و به شرکتهاي اينترنتي ميفروشد. در حالي که اين روزها موضوع کاهش کيفيت و قيمت بالاي اينترنت به بحث اصلي تبديل شده و حتي چندي قبل گلايه رئيسجمهوري را هم در اين زمينه شاهد بوديم، در مجتمع مخابرات انقلاب اسلامي مقابل حسن کريمي مرد اول فني اين شرکت نشستيم و پرسشهاي خود را در اين زمينه با وي در ميان گذاشتيم.
اولين سوال را با قيمت اينترنت در کشور شروع کنيم. قيمت پهناي باندي که خريداري ميکنيد چقدر است؟
پهناي باندي که خريداري ميکنيم، قيمت ثابتي ندارد. ما پهناي باند را به صورت استعلامي خريداري ميکنيم. يعني ميگوييم هر کسي ميتواند پهناي باند بفروشد، بيايد و به ما نرخ بدهد. يک روش اين است که يک کابل بينالمللي را به صورت ?? ساله اجاره ميکنيم. به اين نوع قرارداد IRU پانزده ساله ميگويند. در اين روش ما ظرفيت را از اين طريق خريداري و بعد خود ترافيک را بهطور مستقل خريداري و به آن منتقل ميکنيم. روش دوم به اين صورت است که بياييم و به صورت ماهانه روي اين کابلها، خريد انجام دهيم. در اين روش با يک شرکت قرارداد ميبنديم که اين نوع قراردادمان معمولا يکساله است. منتها روي همان قرارداد اعلام ميکنيم که به صورت ماهانه هزينه ترافيک را خريداري و پرداخت کنيم.
کداميک از اين دو راه براي زيرساخت به صرفهتر است؟
متفاوت است. بستگي به سياست دارد. نميتوانيم بگوييم که کدام روش خوب و کدام روش بد است.
چرا؟
وقتي يک کابل را به صورت IRU ?? ساله ميخريم، اين کابل به قيمت امروز خريداري ميشود و اطمينان داريم که اين کابل ?? سال براي ما است. اما قيمتي که امروز خريد ميشود، ممکن است ? سال ديگر (اگر به صورت خطي اين قيمت را تقسيم بر ?? کنيم) خيلي گران باشد.
چون مشکل اين است که قيمتها دائما رو به کاهش است و قيمتي که ? سال پيش خريديم با قيمتي که امروز خريداري ميکنيم اصلا قابل قياس با يکديگر نيستند. قيمتها در بخش ظرفيتهاي اينترنت دائما رو به کاهش است.
پس روش دوم خريداري پهناي باند براي زيرساخت بهصرفهتر است؟
خريد به صورت ?? ساله هم براي زيرساخت مزايايي دارد. از جمله اينکه اطمينان داريم اين کابل ?? سال در اختيار ما است، ميتوانيم روي آن ترافيکمان را داشته باشيم و نقاط ابتدا و انتهايش را در زمان خريد تعيين کنيم. به صورت ماهانه که خريد ميکنيم تفاوتش اين است که اگر امروز گران است براي همين امروز گران است، يعني اگر آن ?? ساله را به صورت خطي بخواهيم با ماهانه مقايسه بکنيم، ماهانه خيلي گرانتر از ?? ساله است. بنابراين به صورت قطع نميتوان گفت که بايد ماهانه بخريم يا ?? ساله.
در نهايت قيمت پهناي باندي که به اين دو روش خريداري ميکنيد چقدر است؟
ترکيبي است. ببينيد اينکه يک نرخ به شما بدهيم، قابل قبول نيست. چون ما اولين کابل ?? ساله را از حدود ?? سال پيش خريداري کرديم و در طول اين فواصل هم چند تا کابل خريديم. اينکه ما در حال حاضر بگوييم قيمت خريد چقدر است، ترکيبي از تمام خريدها است. يعني ما بايد نگاه کنيم همان ? سال پيش که کابل را خريداري کرديم، اين کابل بايد ? سال ديگر هم براي ما کار کند. پس قيمت آن روز هست، قيمت دو سال قبل که خريد کرديم هم هست، قيمت يکسال قبل که خريد کرديم و قيمت امروز هم هست. همه اينها با همديگر جمع ميشود و يک ميانگين به دست ميآيد.
ميانگين قيمت را که ميتوانيد اعلام کنيد؟
نه. چون ممکن است شرکتهاي اينترنتي بيايند بگويند که قيمت امروز x تومان است و شما گران خريداري کردهايد. شايد هم درست بگويند. ولي زيرساخت بهعنوان يک شرکت حاکميتي و يک شرکت زيرساختي موظف است آيندهنگري کند. يعني بايد برود کابلهاي مختلف و مسيرهاي مختلف را براي خودش خريداري کند و هميشه اين کابلها و مسيرها را داشته باشد. تقريبا حدود ? سال پيش، ما يک مسير بينالملل داشتيم به نام جاسک فجيره که دائما کابل اين مسيرقطع ميشد تا جايي که مردم تا مشکلي پيش ميآمد به شوخي ميگفتند باز لنگر کشتي به اين کابل برخورد کرده و اين ادعا عين واقعيت بود. ما امروز از ? مسير اينترنت را وارد کشور ميکنيم.
پس اين بحث که زيرساخت پهناي باند را براساس يک قرارداد قديمي وارد کشور ميکند درست است؟
بله به صورت ?? ساله و به خاطر آيندهنگري.
تقريبا همه در فضاي اينترنتي ايران اعتقاد دارند اين روش خريد اينترنت براي کشور بهصرفه نيست از دبير شوراي مجازي سابق گرفته تا مديران شرکت اينترنتي...
قطعا اين نظر را رد ميکنم. اگر نخواهيم به صورت IRU بخريم، بايد به صورت روش دومي که به آن اشاره کردم پهناي باند را خريداري کنيم. نرخ کوتاهمدت يکساله چيزي معادل ? برابرگرانتر است. ما هميشه اين را به صورت ترکيبي خريد ميکنيم و مشکل خاصي نداشتيم و اين شيوه متداول تمام دنيا است. خود ما هم روي کابل ايپگ (EPEG) که کنسرسيومي از شرکتهايي بينالمللي (به همراه زيرساخت) است به همين صورت داريم به دنيا فيبرميفروشيم.
پهناي باندي که براساس اين قراردادهاي قديمي تهيه ميشود، چند درصد کل پهناي باند کشور را تامين ميکند؟
تنها خريد طولانيمدتي را که داشتيم، مربوط به کابل فالکون است که حدود ? سال پيش خريديم. ? سال پيش، قيمتش قيمت روز بود و قيمت کاملا مناسبي داشت.
و اين قيمت چقدر بود؟
عرض کردم چون خريدها ترکيبي از قيمتها است، من ترجيح ميدهم که قيمتها را نگويم. ولي به نسبت امروز، بله، خيلي گرانتر درميآمد. ولي کابل فالکون در زمان خودش قيمت کاملا مناسبي داشته و به شدت هم به درد کشور خورده است. طوري که ما ترافيک voiceمان را زمانهايي که به شدت دچار مشکل شديم، توانستيم از آن کابل استفاده کنيم بدون اينکه مردم کوچکترين اختلالي در سرويس خود احساس کنند. اين آيندهنگري است که بايد زيرساخت داشته باشد.
بهعنوان يک شرکت دولتي و با وجود اين همه بحث و انتقاد چرا قراردادهاي خريد اينترنت را به صورت شفاف منتشر نميکنيد؟
قيمت اساسا يک چيز قابل افشا نيست. چرا؟ شرکتهايي که براي فروش ميآيند به ما پاکتهايي ميدهند که همه آنها دربسته، لاک و مهرشده است. بايد بازگشايي شود و هيچ شرکتي نميتواند از قبل از قيمتهاي ديگري باخبر باشد. اين يک فرآيندي است که در طول سالها بارها و بارها تکرارش ميکنيم. ما نميتوانيم قيمت شرکتهاي مختلف را براي شرکتهاي ديگر افشا کنيم. قيمتها کاملا براي خود شرکت بايد محفوظ بماند.
اين سياستي است که کل کشورها در اين بخش از آن پيروي ميکنند ؟
اگر در حال حاضر شما به سايتهاي شرکتهاي بزرگ مراجعه کنيد، در سايت هيچ کدام از اين شرکتها قيمت فروش پهناي باند را نميبينيد. تنها قيمتي که شما در اين سايتها ميبينيد قيمتهايي است که به کاربر نهايي ميرسد.
کمي درباره جزئيات قراردادهايتان بگوييد. اينکه قراردادهايتان چطور بسته ميشود و با چه شرکتهايي همکاري داريد؟
ما قراردادهايمان را با شرکتهايي ميبنديم که بتوانند موافقتنامه سطح خدمات يا همان SLA ما را اجابت کنند. ما در آن موافقتنامه سطح خدمات، پارامترهاي کيفيت سرويس را قرار ميدهيم و ميگوييم هر شرکتي که ميآيد بايد اين حداقل را براي ما رعايت کند و به انجام برساند.
اين حداقلها چيست؟
مثلا تعيين ضريب دسترسي يا ميزان قطعي ماهانه يا مشخص کردن مسير جايگزين يا زمان بازسازي و در نهايت تعيين ميزان خسارت. بهطور کلي در اين موافقتنامه سطح خدمات و شاخصهاي کيفي سرويس مشخص ميشود.
شرکتهايي ميتوانند SLA ما را اجابت کنند که شرکتهاي خوبي باشند. ما به اين شرکتها TIER? ميگوييم که در اولين لايه دسترسي قرار ميگيرند يعني بدون واسطه به سايتهاي اصلي دنيا مانند گوگل، ياهو، آمازون و.. دسترسي دارند. بعد از شرکتهاي TIER? ما شرکتهاي TIER? را داريم. شرکتهاي TIER? شرکتهايي هستند که از طريق شرکتهاي TIER? به سايتهاي اصلي اتصال پيدا ميکنند.
عمده خريدهاي ما از شرکتهاي در رده TIER? انجام ميگيرد. مثلا VODAFONE، TeliaSonera، level ?، PCCW.. که همه در زمره شرکتهاي شناخته شده مشهور دنيا هستند.
اخيرا مرکز پژوهشهاي مجلس گزارشي در خصوص وضعيت ارائه سرويس اينترنت در کشور منتشر کرد. براساس اين گزارش پهناي باند ?? برابر گرانتر از قيمت اوليه به دست کاربر ميرسد.
نظر شما در اين خصوص چيست؟
گزارش مرکز پژوهشها، يک گزارش سطحي نسبت به وضعيت قيمت اينترنت است. در اين گزارش گفته شده که پهناي باند در مرز سه هزار دلار خريداري ميشود و در داخل کشور اين ميزان به قيمت ?? برابر سه هزار دلار فروخته ميشود. در اين گزارش مشخص نشده اين ?? برابر سه هزار دلار مربوط به کجا است مربوط به قيمت نهايي کاربر يا بخش ديگر؟ الان براي سرويس ADSL هر ??? مگابيت يا به اصطلاح يک STM? به قيمت ?? ميليون تومان و براي سرويس غير ADSL هر STM? به قيمت?? ميليون تومان به فروش ميرسد. با هيچ فرمولي بيست و پنج برابر سه هزار دلار به دست نميآيد.
وقتي قيمت خريد پهناي باند شما مشخص نيست چطور ميتوان اين محاسبه را انجام داد؟
مرکز پژوهشها سه هزار دلار را بهعنوان قيمت پايه در نظر گرفته بود و نتيجه گرفته بودند که سرويسي که به دست کاربر نهايي ميرسد ?? برابر گرانتر است. ما ميگوييم که اگر خيلي گران ميفروشيم، اولا که ?? برابر آن پايهاي که اشاره شده يعني سه هزار دلار، نيست. دوم اينکه در دنيا اينترنت را براساس آن مسيرهايي که اين سرويس ارائه ميشود قيمتگذاري ميکنند. فيبرهاي نوري در جهات مختلف و با ظرفيتهاي مختلف به صورت گسترده در دنيا کشيده شدهاند. شرکتها پول اين مسيرها را از کشوري مانند ما ميگيرند.
يعني وقتي ما ميخواهيم پهناي باندي خريداري کنيم، پول هزينهاي که بابت خود فيبر و آن ظرفيت ميپردازيم اصلا قابل قياس با هزينهاي که بابت آن ترافيک ميپردازيم، نيست. اين شرايط نشان ميدهد شبکهسازي گران است. شرکت زيرساخت، يک شبکه ?? هزار کيلومتري در سطح کشور دارد. يعني اين شرکت ?? هزار کيلومتر فيبر کشيده است. چطور زمان حساب و کتاب، هزينه اين کابل کشي را حساب نميکنيم و فکر ميکنيم که زيرساخت نبايد هزينه اين سرمايهگذاريهايش را حساب کند. بخش خصوصي به هيچ وجه حاضر نيست در ايجاد شبکه و شبکهسازي وارد شود. چون برايش بسيار هزينه بر است.
شرکتهاي اينترنتي خصوصي ميگويند که به خاطر وجود انحصار توزيع پهناي باند از طرف شرکت زيرساخت هزينه تمام شده اينترنت در کشور بسيار بالا است، چرا اين انحصار شکسته نميشود و به شرکتهاي ديگر هم اجازه وارد شدن به اين بخش و واردات پهناي باند و فروش آن داده نميشود؟
بايد ديد که اين حرف چقدر با آن واقعيتي که وجود دارد منطبق است. اگر وارد اين بحث شوند چقدر ميتوانند اين قيمت را کاهش دهند؟ اين نکته خيلي مهمي است که مردم هم بايد به آن توجه کنند. فرض کنيم زيرساخت اصلا وجود نداشته باشد يا اينکه وجود داشته باشد و اينترنتش را به صورت مجاني در اختيار شرکتها قرار بدهد. فکر ميکنيد اينترنت چقدر کاهش پيدا ميکند؟ وقتي که ما هر STM? را ?? ميليون تومان به شرکتهاي خصوصي ميفروختيم حداکثر سهم اين سرويس در هزينه کاربر نهايي ?? درصد بود، اما وقتي ما اين قيمت را به ?? ميليون تومان رسانديم ميزان هزينه پهناي باند در سرويس کاربر نهايي به ?? درصد رسيد. يعني فقط ?? درصد هزينه کاربر نهايي را هزينه زيرساخت تشکيل ميدهد.
منظورتان همان مصوبه ??? سازمان تنظيم مقررات است؟
دقيقا. در مصوبه ??? ما به شرکتهاي بخش خصوصي که سرويس ADSL واگذار ميکنند ?? درصد تخفيف داديم. با اين تخفيف هزينه مردم چقدر کاهش پيدا کرد؟
مصوبه به درستي اجرا نشد.
زيرساخت اين مصوبه را به درستي اجرا کرد.
بخش ديگر هزينهها مربوط به هزينه انتقال ميشود که آن هم به صورت انحصاري در اختيار شرکت زيرساخت و مخابرات ايران قرار دارد. در بخش انتقال و براساس اظهارات اکثر شرکتهاي اينترنتي اين دو نهاد هزينههاي اضافي بابت انتقال سرويس از اين شرکتها دريافت ميکنند.
چرا خود شرکتها حاضر نيستند هزينههاي انتقال خود را حتي در بخشهاي خيلي خيلي کوچک پرداخت کنند؟
شرکتها ميگويند که حاضر به شبکهسازي و فراهم کردن شرايط انتقال سرويس اينترنت هستند، اما به آنها اجازه اين کار داده نميشود.
ببينيد شرکتها براي اينکه بتوانند پهناي باند را از زيرساخت دريافت کنند بايد در هر شهري خودشان را به مکانهاي استقرار زيرساخت برسانند. در اصطلاح به اين مرحله POP ميگويند (POINT OF PRESENT). شرکتها ميگويند اين فضاي انتقال که مخابرات در اختيارشان ميگذارد خيلي گران است و من هم نميدانم که آيا گران هست يا نه. به شرکتها پيشنهاد ميدهيم که آيا حاضر هستيد سرمايهگذاري کنيد و براي مثال از هفت تير فيبرکشي کنيد و خودتان را به زيرساخت برسانيد. براي اين کار به راحتي ميتوانند يک مجوز از شهرداري بگيرند و فيبرکشي کنند. اما چرا اين کار را نميکنند؟ به خاطر هزينه آن است. شبکهسازي در تمام دنيا بسيار هزينهبر است. قيمت يک STM? ما در تهران، مشهد يا اصفهان يکسان است. شرکتهاي اينترنتي براي توزيع مديريت ترافيک اين پيشنهاد را قبول نميکنند درحاليکه هزينه آنها کاهش مييابد.
شرکتهاي اينترنتي ميگويند هزينه انتقال در داخل ايران ?? برابر گرانتر از هزينه انتقال از کشورهاي ديگر است.
بيايند و دقيق بگويند اين ?? برابر چگونه، در مقايسه با چه کشوري و با چه شرايطي به دست آمده است؟
اين بررسي آنها از آمريکا تا مرز بازرگان و مقايسه آن با هزينه انتقال از مرز بازرگان تا تهران بود.
اگر ما هزينههاي خود را با کشوري مانند آمريکا مقايسه کنيم که تمام سرورهاي اينترنتي در اين کشور قرار دارد و نه هزينه پهناي باندي ميدهند و نه انتقالي، مشخص است که هزينه کشور ما در برابر کشور آمريکا بسيار گران است.
در مقايسه با کشورهاي همسايه مانند ترکيه چطور. چرا اينترنت در اين کشور هم ارزانتر است و هم باکيفيتتر؟
بحث کيفيت را ميگذاريم براي بعد. ولي چرا واقعا اينترنت در اين کشور ارزانتر است؟ سوال من اين است وقتي ?? درصد از سهم هزينه کاربر نهايي مربوط به دولت است هزينه ?? درصد باقيمانده مربوط به چيست؟
هزينه انتقال که به باور اين شرکتها بسيار گران است از طريق زيرساخت و مخابرات در اختيار آنها قرار ميگيرد.
شرکتها ميآيند ترافيکشان را در تهران از ما خريداري و بعد توزيع ميکنند. بابت توزيع اين ترافيک دوباره از ما سرويس خريداري ميکنند. آن سرويسي که خريداري ميکنند سرويس انتقال است. سرويس VPLS ما که معمولا آنها روي اين سرويس ترافيک خود را ميگذارند و به استانها انتقال ميدهند با ?? درصد تخفيف براساس مصوبه???رگولاتوري، قيمتي حدود سه ميليون و ??? هزار تومان دارد.
اين هزينه انتقال براي انتقال ترافيک شرکتها به هر استاني ثابت است؟
دقيقا هر STM? ،??ميليون است و تنها ?? درصد هزينه کاربران را تشکيل ميدهد. هزينه انتقال هم فقط سه ميليون و ??? هزارتومان است، اين دو با هم ?? درصد هزينه فعلي اينترنت ميشود. چرا واقعا شرکتهاي اينترنتي ?? درصد گرانتر از شرکتهاي تمام دنيا ميفروشند. اين جاي تامل دارد.
ظاهرا پيچيدگيهاي مربوط به انتقال بخش عمده هزينهها را تشکيل ميدهد و بخش قابل توجهي از آن هم شامل شرايط انتقال توسط مخابرات ميشود،
اين طور نيست ؟
همه شرکتهاي اينترنتي از طريق مخابرات استاني يک ظرفيت انتقالي را اجاره کرده و به ما وصل ميشوند. وقتي به ما وصل شدند ديگر فرقي نميکند که در کجا قرار داشته باشند تا مجبور به پرداخت هزينه اضافه بشوند. حتي ما پيشنهاد داديم که آن سه ميليون و ??? هزار تومان را که بايد بابت هزينه انتقال ADSL به ما بدهند، پرداخت نکنند. به جاي اينکه از تهران سرويس بخرند و به مشهد انتقال بدهند از همان مشهد سرويس مورد نيازشان را از زيرساخت بخرند. طبيعي است اين چرخاندنهاي اضافي هزينه اضافي هم ميخواهد، اين هزينهها را که ما نبايد پرداخت کنيم.
با اين توضيحات به اين نتيجه ميرسيد که انحصار در بخش پهناي باند و انتقال اگر هم شکسته شود تغييري در شرايط قيمت اينترنت کشور نخواهد داشت؟
قطعا تغييري نميکند. چون وقتي ?? درصد تخفيفي را که در بخش پهناي باند داديم کسي احساس نکرد، فرض کنيم اين
?? درصد مابقي را هم بياييم تخفيف بدهيم به نظر شما کسي تغييري در شرايط احساس ميکند؟
اگر از بحث قيمت فاصله بگيريم به بحث کيفيت ميرسيم. شرکتهاي اينترنتي معتقدند شبکه زيرساخت يک شبکه قديمي است و همين باعث ميشود که کيفيت اينترنت کاهش پيدا کند.
کيفيت داراي شاخص است. يعني وقتي ما ميخواهيم بگوييم کيفيت خوب يا بد است، بايد بگوييم با چه خطکشي و با چه ملاکهايي اين کيفيت را ميسنجيم. کيفيت در يکسري پارامترهاي اصلي تعريف ميشود. مثلا ضريب دسترسي چقدر است، packet lost چقدر است، جيتر چه ميزان است يا تاخير (Latency) آن چقدر است؟ بنابراين اينکه شبکه قديمي باشد يا جديد، بايد اين شاخصها را تحويل بدهد. يعني اين مشکل دارنده شبکه است که بايد در هر شرايطي اين شاخصها را تحويل دهد.
شما با چه کيفيتي سرويس را به شرکتها تحويل ميدهيد؟
بايد ديد چه بخشي از شبکه در اختيار ما است. همه شبکه که در اختيار ما نيست.بخشي که مربوط به ما است، از مرز است تا آن شهري که ما پهناي باند را در اختيار شرکتهاي اينترنتي ميگذاريم. از شهر تا جايي که سرويس به دست کاربر برسد مسوول کيفيت شرکت اينترنتي است.
چه تضميني وجود دارد که زيرساخت شاخصهاي کيفيت سرويس را به خوبي ارائه کند؟
يک موافقتنامه سطح خدمات با تمام شرکتها مبادله ميکنيم. اين موافقتنامه سطح خدمات يا همان SLA براساس مصوبه ??? سازمان تنظيم مقررات است.
اما به گفته شرکتهاي خصوصي اين موافقتنامه سطح خدمات اجرا نميشود؟
چطور اجرا نميشود. بعضي وقتها پيش آمده که کيفيتمان براساس همين قرارداد SLA افت کرده و به شرکتها خسارت لازم را پرداخت کردهايم. اگر اجرا ميشود پس ميتوانيد بگوييد چند درصد از افت کيفيت شبکه اينترنت مربوط به شبکه زيرساخت و چند درصد مربوط به شرکتهاي اينترنتي بخش خصوصي يا مخابرات بوده است؟ اينکه چند درصد از مشکل مربوط به ما بوده است را ما متوجه نميشويم، اين را بايد سازمان تنظيم به شما اعلام کند.
ادعايي از طرف برخي شرکتهاي اينترنتي مطرح ميشود مبني بر اينکه وقتي آنها از زيرساخت يک STM? خريداري ميکنند اگر از بخشي از اين فضا استفاده نکنند زيرساخت بدون اطلاع اين فضاي خالي را با يک شرکت ديگر به اشتراک ميگذارد. اين ادعا را قبول داريد؟
شرکت ارتباطات زيرساخت به هيچ وجه پهناي باند فروخته شده به شرکتي را به اشتراک نميگذارد. ما پهناي باند را بهصورت يک به يک واگذار ميکنيم. يعني يک STM? ميخريم و يک STM? ميفروشيم. اين بحث شما را اخيرا هم شرکتها با ما مطرح کردهاند. يعني گفتند که ما اگر پهناي باندمان را خالي بگذاريم، شما ميرويد جاي خالي ما را پر ميکنيد. ما هم گفتيم بسيار خوب و براي اينکه به شما اطمينان بدهيم اين اتفاق نميافتد به شما مانيتورينگ ميدهيم. يعني با کمک اين مانيتورينگ شرکتها ميتوانند هر لحظه که اراده کنند لينک خودشان و آن ظرفيتي را که از زيرساخت خريداري کردهاند مشاهده کنند و ببينند که ما اين ظرفيت را پر نميکنيم. اما گويا هنوز شرکت ارتباطات زيرساخت اين سيستم مانيتورينگ را ندارد و شرکتها نسبت به نبود چنين سيستمي براي نظارت ظرفيت خريداري شده خود انتقاداتي را مطرح ميکنند. دقيقا حق با شرکتها است. ما مانيتورينگمان دير آماده شد، منتها با تمام شرکتها توافق کرديم که مانيتورينگ را در اختيارشان بگذاريم. تجهيزات اين کار نيز به صورت کامل فراهم شده و ما فکر ميکنيم که حداکثر ظرف سه هفته (?? روزآينده) ما اين سيستم مانيتورينگ را در اختيارشان قرار ميدهيم.
در يک مصاحبه گفته بوديد مشکل سرعت و کيفيت اينترنت در رعايت نکردن فرمول ضريب اشتراک از طرف شرکتهاي اينترنتي است؛ درحاليکه اگر فرمول يک به هشت را درباره يک خط ??? در نظر بگيريم به هر کاربر ?? کيلوبيت بيشتر نميرسد و الان شرکتها به مراتب بالاتر از اين را به کاربران ميدهند.
ضريب اشتراک به اين معني نيست که شما يک سرويس را تقسيم بر ? کنيد. اين تصور کاملا غلط است. ما وقتي ميگوييم که يک سرويس ??? ميفروشيم با ضريب يک به ?، به اين معني است که بايد هر لحظه هر کاربر به ???k دسترسي داشته باشد. پس چرا به ? کاربر ميفروشيم؟ براي اينکه همه کاربرها در هر لحظه آنلاين نيستند. اينکه ضريب اشتراک را تقسيم کنيم نه ما و نه رگولاتوري، قبول نداريم.
پيشنهاد شما براي اينکه اين ضريب اشتراک به درستي صورت بگيرد، چيست؟
ما آمديم بحث ضريب اشتراک و پهناي باند را با همه شرکتهاي اينترنتي، اپراتورهاي مخابراتي و... در جلسهاي مطرح کرديم. درنهايت به اين نتيجه رسيديم که هيچ شرکتي نبايد بيشتر از ?? درصد لينک خريداري شدهاش را مصرف کند. اين دستاورد بسيار بزرگي است؛ چراکه بيش از ??? درصد از ظرفيت خود را شرکتها استفاده ميکردند. قبول کردن اين شرط براي شرکتها هزينه دارد؛ چون ميخواهند ?? درصد از پهناي باندش را خالي بگذارد. اما آنها اين شرط را پذيرفتند و حاضر شدند هزينه را بپردازند؛ اما سرويس باکيفيتتري به مشترکان خود بدهند؛ البته بدون افزايش قيمت سرويس خود.
قبول کردن اين شرط چه تاثيري روي کيفيت سرويس اينترنت خواهد گذاشت؟
اين ?? درصد خالي به ما چه کمکي ميکند: ?) هيچ وقت مشترک با packet lost ناشي از ترافيک برگشتي برخورد نميکند، ?) در شبکه ديتا، تجهيزات و لينکها کيفيت ???درصدي هيچ وقت ندارند. اين خاصيت شبکه IP است. وقتي به ?? درصد که ميرسند، همين شکلي شروع ميکنند از ?? درصد بالا ميروند، ??، ?? و ?? ترافيک دچار افت کيفيت ميشود. اين خصلت شبکه IP هست و هيچکسي در آن تقصيري ندارد.
اين سياست افزايش پهناي باند که از دولت گذشته تا امروز هم دنبال ميشده تاثيري روي کيفيت اينترنت نداشته مشکل از کجاست؟
پهناي باند اضافه کردن به اين معنا نيست که مشکل کاربر نهايي براي بحث کيفي حل شود. در حال حاضر سياست دولت در اين خصوص کمي تغيير کرده است. سياست دولت افزايش سرعت دسترسي مردم به اينترنت و ميزباني سايتهاي پرمراجعه در داخل کشور است. در نهايت ما توانستيم چيزي در حدود ?? درصد از ترافيک کشور را که ميخواهد به اينترنت وصل شود، به داخل ايران بياوريم و هفتاد درصدش اينترنتي باشد که در خارج از ايران است. وقتي ?? درصد محتوا به داخل ايران بيايد سرعت و کيفيت دسترسي کاربر نهايي هم به شدت افزايش پيدا ميکند. اين سياست در حال تداوم پيدا کردن است. اميدواريم که بتوانيم اين ?? درصد را افزايش بدهيم و بتوانيم به ?? يا ?? درصد برسانيم.
بخشي از متخصصان حوزه اينترنت کاهش سرعت و کيفيت اينترنت را بهدليل عدم مديريت ترافيک اينترنتي مربوط ميدانند. مديريت زيرساخت در بحث ترافيک اينترنتي کشور به چه صورتي است؟
اگر مستنداتي درباره افت کيفيت بر اساس مديريت فعلي ترافيک اينترنتي دارند به ما ارائه دهند. مستندات هم بايد فني باشد. متاسفانه تاکنون ما هيچ مستندي از طرف اين شرکتها دريافت نکردهايم که نشان دهد ما ترافيک را خوب مديريت نميکنيم اين ادعا به هيچ وجه قابل پذيرش نيست.
بهعنوان آخرين سوال در يک ماه گذشته جناب آقاي واعظي بهعنوان وزير ارتباطات يک ضربالاجل ?? روزه به زيرساخت دادند تا مشکل اينترنت کشور را اين شرکت حل کند و زيرساخت هم حل مشکلات اين حوزه را به ?? روز بعد از اين ضربالاجل انتقال داد؛ به نظر شما مشکل اينترنت کشور با اين ضربالاجلها قابل حل است؟
دستور آقاي وزير تاثير بسيار فوقالعادهاي داشت. اين تاثير اين بود که زيرساخت ظرف?? روز مديريتي روي حوزه اينترنت کشور انجام دهد و گزارشي را تقديم وزير ارتباطات کند. در اين مدت ضربالاجل، هفت جلسه با اپراتورها، شرکتهاي اينترنتي ندا و شرکتهاي ISDPبرگزار کرديم. درمجموع اين هفت جلسه يک همدلي و توافق کلي بين بازيگران اين حوزه ايجاد شد تا همگي جداي از اينکه بگوييم مقصر کيفيت پايين اينترنت چه کسي است تلاش کنيم که کيفيت سرويس اينترنت در کشور را افزايش دهيم. کاري که دولت جديد انجام داده است افزايش ميزان دسترسيها است. تعداد پورتهاي اينترنت پرسرعت به شدت در حال افزايش است. همچنين وزارت ارتباطات تلاش کرد در شرايطي که قيمت تمام سرويسها، خدمات و قيمت ارز در کشور افزايش پيدا کرد، ريالي قيمت سرويس اينترنت افزايش پيدا نکند. ثابت نگه داشتن قيمتها و همچنين ارائه تخفيف در اين حوزه از شاهکارهاي دولت است. بهعنوان يک کاربر حاضر هستم قيمت بالا پرداخت کنم؛ اما به کيفيت بالا دسترسي داشته باشم.
در بخش کيفيت ميتوانم از طرف تمام شرکتها و نه تنها زيرساخت به مردم اين وعده را بدهم که بعد از ?? روزي که اعلام کردهايم (اواسط شهريورماه) مردم شاهد بحث ارتقاي کيفيت سرويس اينترنت در کشور خواهند بود و اين رشد کيفيت را لمس خواهند کرد.
مرجع : دنياي اقتصاد